جرات کن و متفاوت باش

تغییر برابر است بارشد

داستان راز بزرگ زندگی

 راز بزرگ زندگی
در افسانه های آلمانی آمده روزی که خدا جهان را آفرید فرشتگان مغرب را به بارگاه خواند و به آنها فرمود:

 

برای پنهان کردن راز بزرگ زندگی پیشنهاد بدهید.

یکی از فرشته ها گفت:خدایا آن را زیر زمین پنهان کن.

فرشته دیگر گفت:پروردگارا آن را زیر دریاها قرار بده....

سومی گفت:ای خدا آنرا بر قله بلندترین کوهها پنهان کن...

خداوند فرمود:

اگر به گفته شما عمل کنم فقط تعدادی از بندگانم قادر خواهند بود آن را بیابند در حالی که من میخواهم راز بزرگ زندگی در دسترسشان باشد.

در این هنگام یکی از فرشته ها گفت:ای خدای مهربان راز بزرگ زندگی را در قلب بندگانت قرار بده به این ترتیب هر کس برای پیدا کردن این راز باید به قلب حود رجوع کند.

۰ ۰

نگاه مثبت

۰ ۰

خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل

این کتاب شاید معروفترین کتاب در زمینه موفقیت مالی در جهان باشد. اکثر ثروتمندان امروزی از این کتاب الهام گرفته و ثروتمند شدند.

فصل 1: اندیشه ثروت است
● به راستی که اندیشه ثروت و دارایی است. دارایی قدرتمندی که وقتی با هدف مشخص، قدم راسخ و اشتیاق سوزان ترکیب می‌شود، راه رسیدن به ثروت را به روی شما می‌گشاید. وقتی کسی عمیقاً می‌خواهد به خواستة خود برسد مطمئناً به هدفش می‌رسد. مهم‌ترین امر ساختن اندیشه است، وقتی کسی به واقع برای چیزی آماده می‌شود به آن می‌رسد.
● به راستی اگر انسان‌ها پای عقیده خود بایستند و به هدف خود بچسبند و آنقدر مداومت کنند تا خواسته آنها به وسواسی دایمی مبدل گردد، چه اتفاق‌ها که نمی‌افتد.
بیندیشید و ثروتمند شوید
فرصت:
● فرصت پشت در حیاط خلوت شما کمین می‌کند، گاه به صورت بدبیاری ظاهری می‌شود، گاه شکل شکست موقتی می‌گیرد، به همین دلیل است که خیلی‌ها نمی‌توانند فرصت مناسب را تمیز دهند.
●می‌توان با استفاده از اصول مشخص و شناخته شده انگیزه ناملموس اندیشه را به صورت مادی تبدیل کرد.
●یکی از علل عمده شکست و ناکامی این است که در برخورد با مشکلات موقتی متوقف می‌شویم و دست از تلاش بر می‌داریم.
●هرگز به گفتة دیگران دست از کار نکشید و قبل از موفقیت شکستهای موقتی را بپذیرید.
●نظریه سالم تنها چیزی است که برای رسیدن به هدف به آن نیاز دارید.
●وقتی ثروت به سوی شما جاری می‌شود، حرکتی بس سریع دارد، با تنعم همراه است، آنگونه که تعجب می‌کنید که در این چند سال کجا پنهان بوده است بدانید که این موضوع مهمی است. این را هم بدانید که ثروت نصیب کسانی می‌شود که سخت کوشند و از مداومت لازم برخوردارند. وقتی اندیشیدن را شروع می‌کنید و ثروتمند می‌شوید در می‌یابید که ثروت با یک حالت ذهنی آغاز می‌شود، باید هدف مشخصی داشته باشید.
موفقیت از آن کسانی است که ذهنیت موفق دارند.
● شکست از آن کسانی است که بی تفاوت اجازه می‌دهند ذهنیت شکست در آن‌ها نفوذ کند.
● ما نمی‌خواهیم آنچه را نمی‌فهمیم باور کنیم ما محدودیتهایمان را معیار سنجش مان قرار می‌دهیم. «بلکه باید بدانیم چه می‌خواهیم»
● ما باید بدانیم مسلط بر سرنوشت خود هستیم، ما کاپیتان روح خود هستیم، زیرا این قدرت را داریم که افکار خود را کنترل کنیم. مغز ما با افکاری که در ذهن خود داریم عجین می‌شود و در شرایطی قرار می‌گیرد که نیروی انسان‌ها و وضعیت زندگی را که با شرایط افکار ما سازگاری دارند هماهنگ می‌کند.
● قبل از اندوختن ثروت کلان باید اذهان خود را از اشتیاق به ثروت انباشته کنیم. اگر طالب پول هستیم باید ذهنیت پول داشته باشیم تا اشتیاق به ثروت ما را به طرحی مشخص برای دستیابی به آن مجبور کند.

فصل 2: اشتیاق نقطه شروع همه موفقیت‌ها
● آنچه را مغز انسان تصور و باور کند به آن می‌رسد
● رمز موفقیت: کسی که پلهای پشت سرش را ویران می‌کند، برای خود راه بازگشتی باقی نمی‌گذارد، یا باید پیروز شود و یا از بین برود.
● هرکس که طالب پیروزی است باید کشتی‌ها و پلهای پشت سرش را در آتش بسوزاند و راههای عقب نشینی را برخود ببندد.
اینگونه است که می‌توان ذهن را در شرایط اشتیاق سوزان برای پیروزی قرارداد و این شرایط لازم موفقیت است.

شش راه برای تبدیل اشتیاق به طلا:
1 مبلغ مورد نیاز خود را دقیقاً مشخص سازید.
2 مشخص کنید برای رسیدن به هرچیز، باید چه چیزی را از دست بدهید.
3 تاریخ مشخصی برای دستیابی به هدف خود درنظر بگیرید.
4 برنامه‌ای قطعی برای اجرای برنامه خود بریزید.
5 دربارة از خودگذشتگی خود تصمیم بگیرید.
6 یادداشت خود را به صدای بلند، روزی دوبار بخوانید و باور کنید که صاحب این پول و دارایی شده‌اید.
در کار برنامه‌ریزی برای ثروتمند شدن به کسی اجازه ندهید که رویای شما را از بین ببرد. باید با موفقهای روزگار و دوران گذشته خود آشنا شوید. باید با زندگی کسانی آشنا شوید که رؤیای آنچه را که ارزشمند است به دنیای ما ارزانی داشته‌اند؛ به من و شما امکان داده است تا استعدادهای خود را بروز دهیم.
● هرقدر در زندگی بخواهیم و توقع داشته باشیم همان اندازه بدست می‌آوریم.
● برای هرکدام از ما راهی وجود دارد، اگر خوب گوش بدهیم کلمات مناسبِ خود را می‌شنویم.
فصل 3 : ایمان
● محدودیت ذهن ما همان محدودیتی است که ما برای آن درنظر می‌گیریم، فقر و تنعم هر دو نشأت گرفته از ذهن ما هستند.
● ایمان مهم‌ترین عنصر ذهن است. وقتی ایمان با اندیشه درهم می‌آمیزد، ذهن نیمه هوشیار بی درنگ ارتعاش آن را درک می‌کند و آن را به فراست لایتناهی تبدیل می‌نماید.
● چگونه ایمان را در خود ایجاد کنیم: می‌توانید به کمک تلقین به خود، اشتیاق را به معادل فیزیکی یا پولی آن تبدیل کنید. ایمان حالتی از ذهن است که می‌توان آن را به کمک تائید یا آموزشهای تکراری برای ذهن نیمه هوشیار و به کمک اصل تلقین به خود ایجاد نمود.
●بدشانسی وجود ندارد: ذهن نیمه هوشیار اندیشه‌های منفی یا مخرب را درست به همان شکل اندیشه‌های سازنده به عمل تبدیل می‌کند. این همان پدیده غریبی است که میلیون‌ها نفر آن را تجربه‌کرده‌اند و بسیاری آن را بدبیاری یا بدشانسی می‌دانند.
● ایمان شما همان عنصری است که عمل ذهن نیمه هوشیار را مشخص می‌سازد. می‌توانید با تلقین به خود ذهن ناهوشیارتان را فریب دهید.
برای رسیدن به این مهم و برای آنکه به آن جامة عمل بپوشانید، خود را چنان ببینید که انگار به خواستة خود رسیده‌اید. توجه داشته باشید که عمل شرط لازم موفقیت است. لازم است که احساسات مثبتِ ذهن را تشویق و احساسات منفی را کنار بگذارید و براساس آن عمل کنید.
● ایمان آن چیزی است که به شما حیات، قدرت و عمل می‌بخشد.
●ایمان نقطه شروع انباشت ثروت است.
●ایمان تنها پادزهر شکست است.
●ایمان مبنای همه اعجاز‌هاست، همة اسراری است که آن را به کمک قانون علم نمی‌توان تحلیل نمود.
●ایمان عنصری است که اندیشه را متحول می‌سازد.
●ایمان تنها عاملی است که به کمک آن می‌توان نیروی فراست الهی را در خدمت انسان قرار داد.

فصل 4: تلقین به خود راه نفوذ بر ذهن نیمه هوشیار
● تلقین به خود مفهومی است که ارتباطی میان ذهن هوشیار و نیمه هوشیار برقرار می‌سازد. در واقع ارتباطی میان ذهن هوشیار و ذهن نیمه هوشیار است. تلقین به خود، خود به خود به ذهن نیمه هوشیار می‌رسد و آن را تحت تأثیر افکار قرار می‌دهد.
● انسان طوری ساخته شده که می‌تواند به کمک حواس پنجگانه خود دریافتی ذهن نیمه هوشیار را کنترل کند. اما به خاطر داشته باشید که ذهن نیمه هوشیار را به زمین حاصلخیز تشبیه کردیم که اگر در آن بذرهای نامطلوب بکاریم و از آن مراقبت نکنیم، علفهای هرز در آن به وفور رشد می‌کنند. تلقین به خود عاملی کنترل کننده است که انسان به کمک آن می‌تواند داوطلبانه ذهن خود را با افکاری خلاق تغذیه کند.همانطور که می‌تواند افکاری با طبیعت مخرب را در زمین حاصلخیز خود کشت نماید.

فصل 5 دانش تخصصی
● هر بد بیاری، هر شکست و هر دل شکستگی با خود به همان اندازه یا بیشتر امتیازی مثبت دارد.
● ما با دو نوع دانش عمومی و تخصصی روبرو هستیم. دانش عمومی.
بدون توجه به اندازه و تنوع آن نقش چندانی در تحصیل ثروت بازی نمی‌کند.
میلیون‌ها نفر انسان بوده است که گمان می‌کنند «دانش قدرت است» هرگز چنین چیزی نیست.کلمة آموزش در زبان انگلیسی از یک کلمه لاتین اقتباس شده که مفهوم عملاً از درون را تداعی می‌‌کند.
انسان تحصیل کرده لزوماً کسی نیست که دانش عمومی و تخصصی زیاد دارد. بلکه کسی است که ذهنش را وسعت بخشیده و به کمک آن می‌تواند به خواستة خود برسد.فراموش نکنید که توماس ادیسون تنها سه ماه به مدرسه رفت و هنری فورد بیش از 6 سال به مدرسه رفت و به مردی ثروتمند تبدیل شد.

فصل 6: تخیل: کارگاه ذهن
● خیال کارگاهی است که در آن تمام برنامه‌های ناشی از انسان شکل می‌گیرد. عمل به کمک قوة تخیل ذهن جاری می‌شود.
● ذهن خیالی انسان به دو شکل تصور خلاق و تصور مصنوعی عمل می‌کند.
تصویر مصنوعی: این ذهنیت چیزی را خلق نمی‌کند بلکه صرفاً به استناد تجربه، آموزش و مشاهدات دریافتی گذشته کار می‌کند که اغلب مخترعین از آن استفاده می‌کنند.
تصور خلاق: انسان به کمک این ذهنیت، الهامات را دریافت می‌کند. به وسیله این ذهنیت است که نقطه‌نظر‌های جدید به انسان منتقل می‌شود. به کمک این ذهنیت است که شخص می‌تواند با ذهن نیمه هوشیار سایرین ارتباط برقرار سازد.
● اگر اراده‌ای باشد، راهی وجود دارد.

فصل 7: برنامه‌ریزی سازمان یافته
● هیچ کس به تنهایی تجربه، آموزش، توانایی و دانش کافی ندارد که با آن به ثروت کلان برسد. بدون همکاری دیگران این مهم امکان پذیر نیست.
در صورت شکست هر برنامه، برنامة بعدی را به اجرا بگذارید. اگر نخستین برنامه انتخابی شما با موفقیت همراه نبود، جای آن را با برنامه دیگری تغییر دهید و آنقدر ادامه دهید تا برنامه‌ای مؤثر و مفید بیابید. با هوش‌ترین افراد بدون داشتن برنامه‌‌ای معین و عملی نمی‌توانند موفق شوند. این حقیقت مهم را به ذهن بسپارید. وقتی برنامه‌ای به شکست منتهی می‌شود بدانید که شکستِ موقتی، به مفهوم ناکامی دائمی نیست.
● انسان تا زمانی که خود را شکست خورده نپندارد، شکست خورده نیست.

فصل 8 : تصمیم‌گیری: غلبه بر تردید و دودلی
● ناتوانی در تصمیم‌گیری از جمله مهم‌ترین دلایل شکست و ناکامی است. کسانی که نمی‌توانند سرمایه بیندوزند، ‌بدون استثنا کسانی هستند که نمی‌توانند تصمیم‌گیری کنند.
اکثر کسانی که از تنعم دور می‌مانند به سادگی تحت تأثیر عقاید دیگران قرار می‌گیرند. اجازه می‌دهند که روزنامه نگاران و اطرافیان و شایعه پردازان به جای آن‌ها فکر کنند. اظهار عقیده ارزان‌ترین کالای روی زمین است. هرکس عقیده‌ای دارد و می‌تواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. اگر هنگام تصمیم‌گیری تحت تأثیر عقاید دیگران قرار گیرید در کار خود موفق نمی‌شوید.
شما برای خود مغز و ذهنی دارید. از آن استفاده کنید و برای خود تصمیم بگیرید.
● ارزش تصمیمات بستگی به شجاعت دارد که برای ارائه آن لازم دارید.

فصل نهم: ابرام
● مبنای مداومت و پایداری قدرت اراده است. وقتی نیروی میل و اشتیاق و اراده به درستی ترکیب شود ترکیبی مقاومت ناپذیر ایجاد می‌شود.
● فقر نصیب کسی می‌شود که ذهنش مایل به آن است. به همین صورت ثروت هم نصیب کسانی می‌شود که برای جذب آن آمادگی دارند. با این حال در هر دو مورد قوانین مشابهی حاکم هستند ذهنیت فقر بدون استفاده آگاهانه از عادات مناسب آن رشد می‌کند. ذهنیت پول باید در اشخاص ایجاد شود مگر اینکه کسانی با این ذهنیت متولد شوند.
به مفهوم دقیق این پاراگراف توجه کنید، تا به معنای مداومت در جریان انباشت ثروت و رسیدن به موفقیت پی ببرید. بدون مداومت، از همان آغاز مغلوب می‌شوید. اما با مداومت در شمار برندگان قرار می‌گیرید.

فصل دهم: قدرت همکاران
● مغز انسان را می‌توان با یک باطری مقایسه کرد. این یک حقیقت است که مجموعه باطریهای الکتریکی، در مقایسه با یک باتری برق بیشتری تولید می‌کنند. همچنین مشخص است که هر باطری با توجه به واحدها و ظرفیت خود برق تولید می‌کند.مغز هم به شکل مشابهی فعالیت می‌کند. بعضی از مغزها در مقایسه با مغزهای دیگران فعال‌ترند و با کنار هم قرار گرفتن هماهنگ چند مغز، انرژی فکری بیشتری در مقایسه با یک مغز ساده تولید می‌شود. درست همانطور که چند باطری بیش از یک باطری نیرو ایجاد می‌کند.در انتخاب همکاران خود وسواس کافی به خرج دهید، یکی از آن‌ها ماهیتی اقتصادی دارد و دیگری ماهیتی روانی. ویژگی اقتصادی آن مشخص است. هرکس بتواند با اشخاصی که از شعور مقبول برخوردار باشند همکاری کند، با آن‌ها هماهنگ باشد و از توان آن‌ها بهره بجوید، به سودخود کار کرده است. این تعاون و همکاری مبنای تقریباً همة موفقیتهای بزرگ بوده است. درک شما از این حقیقت بزرگ می‌تواند موقعیت مالی شما را مشخص سازد. درک مرحلة روانی اصل گروه همکار بسیار دشوارتر است.شاید این عبارت شما را در درک موضوع کمک کند. هر دو مغزی که در کنار هم قرار می‌گیرند مغز سومی با نیرویی نامرئی و ناملموس ایجاد می‌کنند که می‌تواند با مغز سومی در ارتباط باشد.

 
۰ ۰

گاهی باید نشنید ....

گاهی باید نشنید
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند.
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد.
بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد. اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع  او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند.
۰ ۰

اصول نگرش

اینجا ایران است .... خیلی ها تونستن ....پس تو هم میتونی ....